سلام دوست خوبم. پوریا فانی، دبیر آموزش پرورش میباشم و امروز در سایت بخون با معنی درسهای عربی هفتم در خدمت شما عزیزان هستم. در این مطلب به بررسی ترجمه و معنی تمام ده درس عربی هفتم به صورت کاملا رایگان و مطابق با تغییرات کتاب درسی 1400 پرداختهایم.
معنی صفحه 11 عربی هفتم
- یک ساعت تفکر، بهتر از عبادت 70 سال است.
- دشمنی عاقل، بهتر از دوست نادان است.
- دانش در کودکی، مانند کندهکاری در سنگ است.
- بهترین کارها، میانهترین آنها است.
- نادانی، مرگ زندگانی است.
ترجمه صفحه 12 عربی هفتم
- این مرد، دکتر است.
این دکتر، موفق است. - این زن، دکتر است.
این خانم دکتر، موفق است. - آن مرد، شاعر است.
آن شاعر، سعدی است. - آن زن، شاعر است.
آن شاعر، پروین است. - این کلاس، بزرگ است.
- این درخت، عجیب است.
- آن کوه، بلند است.
- آن تابلو، زیبا است.
ترجمه صفحه 17 عربی هفتم
- دو نعمت ناشناختهاند، سلامتی و امنیت.
- رضایت خداوند، در رضایت پدر ومادر است.
- ادب انسان، بهتر از طلای اوست.
- روزگار 2 روز است، روزی به سود تو و روزی به زیان تو.
ترجمه صفحه 18 عربی هفتم
- اینها 2 پسر هستند.
این 2 پسر تمیز هستند. - اینها 2 دختر هستند.
این 2 دختر، تمیز هستند. - اینها 2 صندلی هستند.
این 2 صندلی چوبی هستند. - اینها 2 گل هستند.
این 2 گل زیبا هستند.
ترجمه صفحه 22 عربی هفتم
- یک ساعت فکر کردن، بهتر از عبادت 70 سال است.
- دشمنی عاقل، بهتر از دوستی نادان است.
- دانش در کودکی، مانند کندهکاری در سنگ است.
- بهترین کارها، میانهترین آنها است.
- نادانی، مرگ زندگان است.
ترجمه صفحه 23 عربی هفتم
- اینها ایرانی هستند. (مذکر)
این بازیکنان (مرد)، برنده هستند. - اینها ایرانی هستند. (مؤنث)
این بازیکنان (زن)، برنده هستند. - آنها، رزمندگان (مرد) هستند.
آن رزمندگان (مرد)، پیروز هستند. - آنها، رزمندگان (زن) هستند.
آن رزمندگان (زن)، پیروز هستند.
ترجمه صفحه 31 عربی هفتم
- آیا پاداش نیکی جز نیکی است؟
- مؤمن، کم سخن و پرکار است.
- سکوت زبان، سلامتی انسان است.
- چه بسا سخنی که جوابش سکوت است.
- وقت طلا است.
ترجمه صفحه 32 عربی هفتم
- آیا این، کیف مدرسه است؟
نه؛ این، کیف سفر است. - آیا این، درخت انار است؟
بله؛ این، درخت انار است. - آیا هتل، دور است؟
نه؛ هتل، نزدیک است. - آیا این سرباز است؟
بله؛ این سرباز است. - آیا اینجا، شهر است؟
نه؛ اینجا، روستا است.
ترجمه صفحه 36 عربی هفتم
- نظافت جزئی از ایمان است. و ایمان و صاحبش جزئی از بهشتاند.
- تنهایی، از همنشین بد بهتر است.
- قطعاً خوش پیمانی، از ایمان است.
- عجله، برای شیطان است.
- چه بسا سخنی، مانند شمشیر باشد.
ترجمه صفحه 37 عربی هفتم
- او کیست؟
او زکریای رازی است. - او کیست؟
او دانشمند (زن) ایرانی است. - این دانشمند کیست؟
او ابوریحان بیرونی است. - این زن کیست؟
او رزمنده (زن) است. - این کیف، مال کیست؟
مال مریم است. - آن ماشین، مال کیست؟
مال مدیر مدرسه است. - تو چه کسی هستی؟
من مدیر کتابخانه هستم. - تو چه کسی هستی؟
من مدیر کتابخانه هستم.
خب دوستان عزیز در ادامه چند لینک برای شما عزیزان دل قرار دادهایم که میتوانید به خوبی از آنها بهره ببرید.
ترجمه صفحه 42 عربی هفتم
- بهترین مردم، سودمندترین آنها برای مردم است.
- خوبی بسیار و انجام دهنده آن کم است.
- انسان بندهی نیکی کردن است.
- بلای انسان در زبانش است.
- سلامت زندگی در مداراکردن است.
ترجمه صفحه 43 عربی هفتم
- این چیست؟
این، کلید خانه است. - این چیست؟
این، هدیهای برای مادرم است. - معنی این علامت چیست؟
چرخیدن به راست ممنوع. - معنی این علامت چیست؟
چرخیدن به چپ ممنوع.
ترجمه صفحه 47 عربی هفتم
- اعمال به نیتهایشان وابستهاند.
- بر تو واجب است با مردم مدارا کنی.
- خوش اخلاقی نصف دین است.
- بهشت زیر پای مادران است.
- دست خدا با جماعت است.
ترجمه صفحه 48 عربی هفتم
- پسر کجاست؟
پشت درب. - سفینه کجاست؟
در خلیج فارس. - مرد کجاست؟
در زیر ماشین. - مرد کجاست؟
جلوی درب خانه. - خانه کجاست؟
بالای درخت. - مرد کجاست؟
میان دو ماشین. - شلوار و پیراهن کجا هستند؟
در کیف. - بچه کجاست؟
نزد مادرش. - زرافه کجاست؟
پشت درخت.
ترجمه صفحه 53 عربی هفتم
پندهای عددی
- نگاه کردن به سه چیز عبادت است:
نگاه به قرآن، نگاه به صورت والدین و نگاه به دریا. - چهار چیز کمش بسیار است: فقر و درد و دشمنی و آتش.
- پنج چیز، خوبی در مردم است: علم و عدالت و بخشندگی و صبر و شرم.
ترجمه صفحه 53 عربی هفتم
- چند غواص در تصویر هستند؟ چهار.
- ایام هفته چند روز هستند؟ هفت روز.
- چند تلفن همراه وجود دارد؟ سه عدد.
- چند کلید وجود دارد؟ پنج.
- چند شوار هست؟ هشت.
- چند بازیکن در تصویر هستند؟ شش.
خب دوستان من تا اینجای کار خیلی عالی پیش رفتید. اگر به دنبال جواب تمرینات عربی هفتم و یا آموزش قواعد و کلی مقالات دیگر هفتم میباشید لینکهای زیر میتواند کمکتان کند.
ترجمه صفحه 62 عربی هفتم
گفتوگو بین دو پسر
- خوش آمدید صبح به خیر
- صبح به خیر.
- حال شما چطور است؟
- خوبم. شما چطوری؟
- خوبم. کجایی هستی؟
- من اهل ایران هستم و شما کجایی هستی؟
- من اهل عراق هستم. آیا شما اهل مشهد هستی؟
- نه من اهل مازندران هستم.
- و من اهل بصره هستم.
- اسم شما چیست؟
- اسم من سمیر است و اسم شما چیست؟
- اسم من حمید است.
- خانوادهات کجا هستند؟
- آنها آنجا نشستهاند. آن پدرم و آن مادرم است. آن پدربزرگم و آن مادربزرگم است.
- هتل شما کجاست؟
- در آخر این خیابان است.
- چند روز شما در کربلا هستید؟
- سه روز.
- این پسر کیست؟
- او برادرم است.
- اسم او چیست؟
- اسم او جعفر است.
- خداحافظ
- به امید دیدار. به سلامت.
ترجمه متن درس چهارم عربی هفتم
- ای مادر حمید کجا رفتی؟
- به بازار نجف رفتم.
- آیا چیزی خریدی؟
- بله. لباسهای زنانه خریدم.
- آیا تو به تنهایی رفتی؟
- نه. با دوستانم رفتم.
- قیمت لباسها چطور بود؟ ارزان بود یا گران؟
- مثل ایران فرقی نیست. ولی خریدم.
- پس چرا خریدی؟
- برای هدیه خریدم.
- چه چیزی خریدی؟
- پیراهن زنانه و چادر.
- لباسهای زیبایی است! در پناه خدا.
- بسیار متشکرم. به سلامت.
- ای پدر حمید کجا رفتی؟
- به بازار نجف رفتم.
- آیا چیزی خریدی؟
- بله. لباسهای مردانه خریدم.
- آیا تو به تنهایی رفتی؟
- نه. با دوستانم رفتم.
- لباسها چطور بود؟ ارزان بود یا گران؟
- مثل ایران فرقی نیست. ولی خریدم.
- پس چرا خریدی؟
- برای هدیه خریدم.
- چه چیزی خریدی؟
- پیراهن و شلوار.
- لباسهای زیبایی است! در پناه خدا.
- بسیار متشکرم. به سلامت.
ترجمه الاربعینات درس چهارم عربی هفتم
- گفتوگوها در مسیر اربعین حسنی با پلیس
- پلیس: گذرنامهات کجاست؟
- زائر: این گذرنامه من است.
- پلیس: آیا ویزا داری؟
- زائر: یک روز.
- پلیس: چند روز در کاظمین ماندی؟
- زائر: یک روز.
- پلیس: چند نفر هستید؟
- زائر: ما دوازده زائر هستیم.
ترجمه متن درس 5 عربی هفتم
- یاسر همراه دوستانش بود. آنها در مدرسه بازی کردند.
- یاسر بعد از ظهر به خانه برگشت.
- او به در خانه زد.
- مادرش صدای در را شنید؛ سپس رفت و باز کرد.
- در را و از او پرسید:
- مادر: حالت چطور است؟
- پسر: من خوبم.
- مادر: تکالیفت چیست؟
- یاسر: حفظ این جملههای طلایی.
- حضرت علی : هر گاه فرومایگان فرمانروا شدند (شوند)؛ شایستگان هلاک شدند (میشوند).
- هر کس دشمنی کاشت (بکارد)؛ زیان درو کرد. (درو میکند، برداشت کرد، برداشت میکند).
- تجربه از علم برتر است. تجربه بر فراز علم است. (تجربه از علم بالاتر است).
- بهترین مردم سودمند ترین آنها برای مردم است).
- مسلمان کسی است که مردم از زبانش و دستش سالم بمانند. (در امان باشند)، زبان مقصّر، کوتاه است.
ترجمه صفحه 83 عربی هفتم
- گفتوگوهایی در مسیر کربلا در اربعین حسینی.
- زائر عراقی: خوش آمدید.
- زائر ایرانی: ممنونم، خداقوت.
- کدام راه به کربلا نزدیکتر است؟
- زائر عراقی: آن راه نزدیکتر است.
- زائر ایرانی: آیا نزدیک اینجا موکبی (ایستگاه خدمت رسانی به زائران) است؟
- زائر عراقی: بله. آنجا یک موکب است.
معنی متن درس 6 عربی هفتم
- سلام بر تو عزیزم.
- علیک سلام. شما کی هستید؟
- چگونه مادربزرگت را نشناختی؟
- مرا ببخشید. صدایتان را نشناختم حالتان چطور است؟
- من خوبم حال شما چطور است؟
- ما همه خوب هستیم.
- شما حالا کجا هستید؟
- به شهر مهران در مرز رسیدیم.
- پدر و مادر کجا هستند؟
- هر دو روی صندلی نشستهاند.
- آنها خوبن؟
- بله شکر خدا.
- آنجا هوا چطور است؟
- کمی سرد است.
- چی پوشیدی عزیزم.
- پدرت و مادرت چه پوشیدهاند؟
- لباس مناسب پوشیدهایم.
- خداوند شما را حفظ کند! خداحافظ.
- بسیار از شما متشکرم. برای تماستان.
ترجمه صفحه 92 عربی هفتم
- اولین پیامبری که در مرکز حکومت کار کرد چه کسی بود؟ سرور ما یوسف.
- سوره به نام میوه چیست؟ سوره انجیر.
- لقب کدام پیامبر «ذبیح الله» بود؟ حضرت اسماعیل.
معنی متن درس 7 عربی هفتم
- آقای زارعی و همسرش کشاورز هستند. آنها همراه فرزندانشان در روستایی ساکن هستند. عارغ بزرگتر از دو برادر است. و سمیه بزرگتر از دو خواهر است. آنها خانوادهای موفق هستند. خانهاشان تمیز است. باغشان پر از درختان پرتقال و انگور و انار و سیب است.
- گفتوگو بین پدر و فرزندان.
- پدر: ای عارف کجا رفتی؟
- عارف: با صادق و حامد به خونه پدربزرگ و مادربزرگ رفتیم.
- پدر: ای صادق و حامد چطور برگشتید؟
- دو برادر: با ماشین.
- پدر: ای بچهها چرا رفتید؟
- برادران: برای کمک به پدربزرگمان.
- مادر: ای سمیه کجا رفتی؟
- سمیه: به خانه پدربزرگ و مادربزرگ همراه با شیما و نرگس.
- مادر: ای شیما و نرگس چگونه برگشتید؟
- دو خواهر: با ماشین؟
- مادر: ای دخترها چرا رفتید؟
- خواهران: برای کمک به مادربزرگمان.
معنی متن درس 8 عربی هفتم
زیبایی درون
- در دریایی بزرگ ماهی زشتی بود که اسمش سنگ ماهی بود و ماهیها از اون میترسیدند.
- او به سوی دو ماهی رفت؛ ماهیها ترسیدند و فرار کردند.
- او همیشه تنها بود.
- در روزی از روزها، پنج نفر صیاد آمدند و تور بزرگی را در دریا انداختند.
- ماهیها در تور افتادند. کسی برای کمک نیامد. سنگ ماهی صدای ماهیها را شنید.
- پس به تور نگاه کرد و ناراحت شد و برای نجات ماهیها رفت. پس به سرعت تور صیادان را برید.
- ماهیها خارج شدند و همگی فرار کردند. پس سنگ ماهی در تور افتاد و صیادان او را گرفتند.
- ماهیها ناراحت بودند. زیرا سنگ ماهی به خاطر نجات آنها در تور افتاد.
- ماهیها به کشتی صیادان نگاه کردند. آنها گرفتندش اما او را در آب انداختند.
- زیرا واقعا زشت بود و از او ترسیدند. ماهیها به خاطر نجاتش خوشحال شدند و با لبخند به او نگاه کردند و دانستند زیبایی درون بهتر از زیبایی ظاهر است.
امام علی (ع) میفرماید: زینت درون بهتر از زینت ظاهر است.
ترجمه درس 9 عربی هفتم
- نجاری و صاحب کارخانهای دوست بودند. در روزی از روزها نجار به صاحب کارخانه گفت:
- من به بازنشستگی نیاز دارم. صاحب کارخانه جواب داد: اما تو در کارت ماهری و ما به تو احتیاج داریم ای دوست من.
- نجار قبول نکرد. هنگامی که صاحب کارخانه اصرارش را دید بازنشستگیش را قبول کرد. و از او خواست خانهای چوبی را قبل از بازنشستگیش به عنوان آخرین کارش در کارخانه بسازد.
- نجار به بازار رفت. برای خریدن وسایل ساختن خانهی چوبی جدید او وسایلی ارزان و نا مناسب خرید و شروع به کار کرد.
- ولی کوشا نبود. چوبهای خانه مرغوب نبود.
- بعد از دو ماه نزد صاحب کارخانه رفت و به او گفت: این آخرین کار من است.
- صاحب کارخانه آمد و کلیدی طلایی به او داد و به او گفت:
- این کلید خانهات است. این خانه هدیهای برای تواست. زیرا تو سالهای زیادی پیش من کار کردی.
- نجار از کارش پشیمان شد و با خودش گفت: این کاش من این خانه را به خوبی میساختم.
- رسول اکرم (ص) میفرماید: خدا بیامرزد کسی را که کاری انجام داد و بر آن مسلط شد.
ترجمه متن درس 10 عربی هفتم
- معلم: ایام هفته کدامها هستند؟
- دانشآموز: روز شنبه، یکشنبه، دوشنبه، سهشنبه، چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه.
- معلم: و فصلهای سال کدامها هستند؟
- دانشآموز: بهار، تابستان، پاییز و زمستان.
- معلم: ما اکنون در کدام روز و کدام فصل هستیم؟
- دانشآموز: در روز چهارشنبه و فصل بهار.
- معلم: آب و هوا در کل فصلها چطور است؟
- دانشآموز: هوا در بهار معتدل و فصلی بسیار زیبا و زندگی جدیدی است.
- و تابستان گرم و فصل میوههای لذیذ است.
- و پاییر نه گرم است و نه سرد و فصل پایین افتادن برگ درختان است و زمستان سرد است.
خب دوستان عزیزم به پایان معنی درسهای عربی هفتم رسیدیم؛ سعی کردیم متن درسها و حوارات را به صورت کامل و بدون نقص در اختیار شما عزیزان قرار بدهیم تا بتونید به راحتی در امتحانات، سوالات را جواب دهید. اگر مطلب مورد پسندتان قرار گرفت برای اطلاع از مطالبی از این دست، حتماً در خبرنامه سایت عضو شوید و اگر در هر بخش از مطالب سوالی یا ابهامی داشتید حتما در نظرات مطرح کنید. در ادامه چند لینک مفید برای شما عزیزان قرار دادهایم.
سوالات متداول
- آیا معنی متن درسها هم موجود است؟
بله معنی تمام متن درسهای عربی هفتم در مقاله معنی درس های عربی هفتم قرار دارد. - میتوانم به صورت PDF کل مطلب را دریافت کنم؟
بله البته میتوانید در انتهای آموزش، کل مقاله را به صورت PDF ذخیره کنید. - چند سوال مرتبط با این درس داشته باشم میتوانم بپرسم؟
بله البته تیم بخون به صورت دائم در خدمت شما عزیزان میباشد.